علیا الماجده المهدی٬ صداى نسل جديد
هيئت دائر حزب پاسخ ميدهد:
گفتگو با آذر ماجدى


 
يک دنياى بهتر: اعتراض علیا الماجده المهدی واکنشهاى مختلفى را برانگيخته است. ابتدا بگوئيد ارزيابى شما از اين حرکت اعتراضى چيست؟ معانى سياسى آن در جامعه مصر و خاروميانه کدامند؟ از منظر جنبش آزادى زن در متن تحولات خاورميانه اين اقدام چه جايگاهى دارد؟  

آذر ماجدى: این اعتراض یک دختر جوان علیه زن ستیزی و ستمکشی زن در یک جامعه اسلامزده و سنتی است. + در یک جامعه اسلامزده که بویژه زنان تحت ستم خفقان آور قرار دارند، حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی بر جامعه حاکم شده است، بویژه در شرایط حاضر که جنبش اسلام سیاسی بعنوان یک قطب ارتجاعی در سطح جهانی بجلوی صحنه آمده است، این حرکت دارای معنای سیاسی سبملیک بسیار مهم و بسیار شجاعانه است. در شرایطی که حجاب اسلامی به بیرق یک جنبش ارتجاعی زن ستیز در سطح منطقه بدل شده است و آپارتاید جنسی بیک رکن مهم این نظام، به دور ریختن هر پوششی حرکتی در جهت خلاصی فرهنگی و یک اعتراض رادیکال بنظر می رسد؛ یک حرکت اعتراضی که یک دختر جوان عاصی و جان به لب رسیده به آن متوسل می شود. معانی سیاسی این حرکت در کل منطقه اسلامزده، بنظر من، بسیار مهم و تحریک کننده است. تحریک کننده در لفظ مثبت آن. چراکه بلافاصله آب به خوابگه اسلامیست ها می ریزد. به تکاپویشان وا میدارد. به فحاشی می کشاندشان. لمپنیسم شان را عیان و آشکار می کند. کما اینکه شاهد بودیم این حرکت بلافاصله مثل بمب در دنیا منفجر شد. دنیا را مجبور به واکنش کرد. اسلامیست ها طبق روال همیشگی شان، به ارعاب متوسل شدند، تهدید به مرگش کردند، دولت نظامی را وادار به عکس العمل کرد. رسانه های بین المللی منعکس اش کردند. طرفداران آزادی زن و آزادی بیان نیز به دفاع از او بلند شدند. دنیا بلافاصله بر سر این حرکت قطبی شد. 

یک مساله مهم دیگر افشای مدافعین خجول اسلام و سنت های عقب مانده شرق زده است.* جریانات چپ سنتی او را طرد کردند. جریانات ملی اسلامی او را متهم به آب ریختن به آسیاب اسلامیست ها کردند. باید گفت که هیچ حرکت ضد اسلامی و ضد ارتجاعی آب به آسیاب اسلامیست ها نمی ریزد. راستش اسلامیست ها اصلا احتیاج ندارند که کسی آب به آسیاب شان بریزد. اینها «آب به آسیاب ریخته خدایی هستند!» در حقیقت اگر کسی آب به آسیاب اسلامیست ها بریزد، این مدافعین خجول اسلامیست ها، جریانات چپ باصطلاح ضد امپریالیست، و چپ سنتی شرق زده هستند که آب به آسیاب اسلامیست ها می ریزند. بنظر من این حرکت یک تکان محکم به جنبش مدافع حقوق زن در منطقه است. این حرکت هر نوع کثافت اسلامیست ها و مدافعین شان و خصلت کپک زده این جنبش را برملا کرد. این حرکت ضمنا بیانگر آنست که نسل جوان در این خطه سکولار، مدافع حقوق زن، مدرن و ضد شرق زدگی است. این نسل می تواند نقش مهمی در آینده منطقه بازی کند. باید این نسل را مورد حمایت جدی قرار داد.  

يک دنياى بهتر: در بسيارى از مباحث٬ له و عليه برهنه شدن٬ بحث ميشود. نفس لخت شدن بدرجات متفاوت در ذهنيت عده زيادى به محور اين موضوع تبديل شده است. چرا اينطور است؟ مکان اين اقدام براى شما چيست؟ کمونيسم کارگرى به اشکال اعتراضى چگونه برخورد ميکند؟  

آذر ماجدى: بنظر من هر کس که بر برهنه شدن، بصرف برهنگی تاکید می کند، بطور جدی با مساله آزادی انسان، آزادی زن و خلاصی فرهنگی مساله دارد. توضیح می دهم. یک طرف اسلامیست ها و مدافعین سنت های شرق زده قرار دارند که برهنگی را کاری زشت و مخالف «عفت و اخلاق» می دانند. اینها روشن است، سنتی هستند. اما بخشی که از این حرکت دفاع کرده است، اما باز بر برهنگی تاکید می کند، بنظر من آن روی سکه دسته اول است. اینها هنوز با بدن برهنه زن بعنوان یک شکل طبیعی ابراز وجود مساله دارند. زن برهنه را با دید شبه اسلامیست می نگرند، حالا ممکن است خوششان بیاید! در دهه ۷۰ میلادی در جنبش آزادی زن در غرب، سوزاندن سینه بند به یک حرکت اعتراضی مهم و پر سر و صدا بدل شد. در آن زمان نیز عده ای آنرا خلاف عفت و اخلاق نامیدند، عده ای با این حرکت به شیوه لات منشانه مزاح کردند و برخوردهای مشابه کنونی. اکنون که به آن حرکت نگاه می کنید، حرکتی عادی بنظر می رسد. اما نقش این حرکت در آنچه به انقلاب جنسی معروف شده است، بسیار تعیین کننده بود. در آن مقطع دنیا از آن حرکت شوکه شد، اکنون بخشی از برهنه شدن علیا بهت زده شده یا به هیجان آمده اند. تاریخ نشان خواهد داد که این حرکت پتانسیلی متحول کننده دارد.  کمونیسم کارگری به آزادی بی قید و شرط بیان و ابراز وجود معتقد است. لذا هر حرکت اعتراضی که به اذیت و آزار فرد دیگری منجر نشود، از نظر ما در این چهارچوب قرار می گیرد. باید حق هر انسان را در ابراز وجود خویش برسمیت بشناسیم و قاطعانه از این حق دفاع کنیم، حتی اگر شکل ابراز وجود را نپسندیم یا با سلیقه و اخلاقیات مان جور در نیاید. 

 يک دنياى بهتر: گرايشاتى در ميان چپهاى اروپاى غربى و آمريکاى شمالى با طرح بحث سکسيسم و انتقاد به کالا شدن بدن زن در جامعه سرمايه دارى٬ در مورد نمايش بدن برهنه زن موضع دارند. در برخورد به اقدام علیا الماجده المهدی نيز اين تلقى ها نه توسط اسلاميها بلکه بخشا توسط جريانات راديکال چه در خود مصر و چه در کشورهاى ديگر بچشم ميخورد. اولا اين بحث "کالا شدن بدن زن" از موضع مارکسيستى تا چه حد اعتبار دارد؟ ثانيا آيا تفاوتى بين برهنه شدن بعنوان يک اقدام اعتراضى با برهنه شدن بعنوان اقدامى سکشوال قائليد؟ آزادى ابراز وجود کجاى اين موضوع قرار ميگيرد؟  

آذر ماجدی: مقوله کالا شدن بدن زن هیچ ربطی به مارکسیسم ندارد. کالا از نظر مارکسیسم، شئی است که هم دارای ارزش مصرف است و هم ارزش مبادله. کالا در شکل عام طی یک پروسه کار تولید می شود که در انتهای آن ارزش اضافى ناشى از پروسه توليد و مبادله کالاها را سرمایه دار تصاحب می کند. اما در حاشیه اقتصاد اصلی کالاهای دیگری هم رد و بدل می شود. بطور مثال هنرمندی که مخلوق هنری خویش را به فروش می رساند. بدن زن چنین مقوله ای نیست. در مورد تن فروشی شاید بتوان بدن زن را کالا نامید. چون زنی بدنش را برای دریافت پول در اختیار فرد دیگری می گذارد. و تازه این فقط در مورد زنان صدق نمی کند. اکنون مردانی هم هستند که تن فروشی می کنند. اما هیچکس بدن مرد را کالا نمی نامد. اکنون از بدن برهنه مردان نیز برای فروش کالا استفاده تبلیغاتی می کنند. اما هیچکس بدن مرد را کالا نمی نامد. این برخورد ربطی به مارکسیسم ندارد. این نظرات سنتی است که پشت یک مقوله چپ و رادیکال پنهان می شود. این یک اعتراض سنت در قالب شیک و مدرن است! این اعتراض آل احمد و ملی اسلامی های وطنی به موقعیت آزاد تر شده زن تحت سرمایه داری و در جوامع غربی است. این اعتراض شرق زده ای است که در «غرب زدگی» طرح شده است و دهن ملی اسلامی های شرق زده را آب انداخته است. فکر می کنند استفاده از لفظ کالا شدن زنان به آنها یک چهره رادیکال و تئوریک می دهد.   

جنبش فمینیستی به اشکال مختلفی کوشیده است که موقعیت تحت ستم زن در جامعه را با توسل به مقوله کالا، این بحث پایه ای در نقد نظام سرمایه داری توسط مارکس، تبيین کند و توضیح دهد. یکی از گسترده ترین این اشکال که توسط جریانات عقب مانده سنتی نیز قاپیده شده است، اعلام این مساله است که زن در جامعه سرمایه داری تبدیل به کالا شده است. لذا استفاده از زنان در تبلیغات بازرگانی، برهنه یا پوشیده، بعنوان نمونه کالا شدن زن نام برده می شود. هر کجا که یک زن برهنه به شکلی به نمایش می آید، آه از نهاد این پارسایان پرهیزکار بلند می شود که بدن زن کالا شده است. برخی از فمینیست های چپ تر و از نظر تئوریک جدی تر در دهه ۷۰ میلادی کار خانگی زن را بعنوان کار تولیدی ای که ارزش مبادله و اضافه تولید می کند، تبيین کردند. تمام این تلاش ها بنظر من اشتباه و منحرف کننده است. زن کالا نشده و کالا نیست. بدن زن کالا نشده و کالا نیست. کار خانگی زن ارزش مبادله تولید نمی کند. ما برای تبین ستمکشی زن در جامعه، برای اثبات حقانیت مبارزه زنان برای آزادی و برابری احتیاج به این تئوری بافی های پوچ نداریم. ستمکشی زن یک وجه شرم آور دنیای موجود است و باید ریشه کن شود. نظام سرمایه داری از ستمکشی و نابرابری زن در جامعه بهره می جوید و برای حفظ و بقای آن تلاش می کند. برای آزادی بی قید و شرط و برابری واقعی زنان باید سرمایه داری را سرنگون کرد، نه باین خاطر که زنان به کالا بدل شده اند، بلکه از این رو که نیمی از بشریت نسبت به نیم دیگرش موقعیت فرودست و بعضا برده وار دارد.  

در رابطه با بخش دوم سوالتان، قطعا تفاوت اساسی میان برهنه شدن بعنوان یک اعتراض سیاسی- اجتماعی و ابراز سکسی یا اروتیک موجود است. اما در هر دو مورد، مساله بر سر برسمیت شناسی حق فرد در ابراز بیان و وجود است. مردم و جامعه احتیاج به مبصر اخلاق ندارند. هر کس خود انتخاب می کند که به چه شکلی اعتراض کند یا در چه فرمی خود را بیان کند.** دولت و پلیس حق دخالت در این رابطه را ندارند. مبصرین اخلاقی جامعه البته حق دارند نظر خود را ابراز کنند. آنها نیز از آزادی بیان باید برخوردار باشند. اما اگر در شرایطی که یک فرد بخاطر استفاده از این حق مسلمش مورد تهدید و ارعاب قرار می گیرد، اگر سکوت کنند یا از مخالفین آزادی بیان و آزادی زن حتی خجولانه دفاع کنند، باید آنها را در جبهه ارتجاع قرار داد. 

يک دنياى بهتر: اسلامی ها قصد جان علیا الماجده المهدی را دارند. در هفته گذشته عده اى در ميدان التحرير قاهره به او حمله کردند و تعداد بيشترى از او دفاع کردند. در دفاع از علیا الماجده المهدی چه بايد کرد؟  

آذر ماجدى: باید قاطعانه از او دفاع کرد. مهم نیست که کسی با عمل برهنه ظاهر شدن در انظار عموم موافق است یا مخالف؛ مهم نیست که با برهنه شدن مساله اخلاقی دارد یا نه؟ امر دفاع از آزادی بی قید و شرط بیان و ابراز وجود و مقابله جدی با ارتجاع زن ستیز اسلامیستی ایجاب می کند که از علیا با قاطعیت دفاع شود. باید یک جنبش وسیع در دفاع از او سازمان داد و دولت های غربی و بویژه آمریکا، که حقوق نظامیان مصر را که بر اریکه قدرت لم داده اند را می پردازد، مورد فشار قرار داد تا هر گونه پرونده حقوقی علیه او بسته شود و از جان او در مقابل تهدید اسلامیست ها دفاع شود.  

يک دنياى بهتر: با توجه به تبیين شما از جايگاه اقدام علیا الماجده المهدی در متن اوضاع ملتهب سياسى در مصر و منطقه عليه اسلام سياسى٬ رئوس وظايف کمونيسم کارگرى براى حمايت از روندهاى پيشرو و سکولار و آزاديخواهانه در منطقه کدامند؟  

آذر ماجدى: ما از حرکت برای آزادی و سکولاریسم و علیه اسلام سیاسی دفاع می کنیم. التبه باید اضافه کنم که ما پیش از این در مورد وجود دو گرایش سکولاریست نوشته ایم و صحبت کرده ایم. سکولاریسم راست پشت تروریسم دولتی و ناتو قرار گرفته است. ما با این گرایش کاری نداریم. آنها را افشاء می کنیم. ما از حرکتی که در جهت دستیابی به آزادی جامعه، آزادی و برابری زن و عدالت اجتماعی باشد قاطعانه دفاع می کنیم. این حرکت علیا بنظر من در این چهارچوب قرار دارد. * 

 

+ علیا خود اعتراض خویش به زن ستیزی را این چنین در مصاحبه با سی ان ان توضیح داده است: «من از اینکه زن هستم شرم ندارم؛ یک زن در جامعه ای که زنان در آن فقط شئی جنسی محسوب می شوند و روزمره مورد اذیت و آزار مردانی قرار می گیرند که از سکس و اهمیت یک زن هیچ چیز نمی فهمند.» 
* علیا در مصاحبه ای با سی ان ان در رابطه با یک واکنش از این نوع چنین می گوید: «آنچه مرا شوکه کرد، اعلامیه جریان ۶ آوریل بود. اینها در این اعلامیه اعلام کرده بودند که علیا ماجد المهدی بخشی از سازمان ما نیست و آنها آته ئیسم را نمی پذیرند. با این حساب دموکراسی و لیبرالیسمی که اینها در جهان ترویج می کنند، کجا رفته است؟» 
**علیا این مساله را در مصاحبه با سی ان ان اینگونه توضیح می دهد: «این عکس بیان موجودیت من است، بنظر من بدن انسان بهترین بیان هنری انسان است. من عکس را خودم گرفتم… رنگ های قوی سیاه و سرخ بنظر من الهام بخش هستند.»
*** نظر علیا در مورد آینده و موقعیت زنان: «من خوش بین نیستم، مگر آنکه یک انقلاب اجتماعی شکل بگیرد. زنان تحت اسلام اشیائی هستند که در خانه مورد استفاده قرار می گیرند. زن ستیزی در مصر باور نکردنی است. اما من هیچ کجا نخواهم رفت. تا آخر می جنگم. بسیاری از زنان حجاب بسر می کنند فقط برای اینکه از شر اذیت و آزار خلاص شوند و بتوانند در خیابان راه بروند».